۱۳۹۷ خرداد ۶, یکشنبه

آلترناتیو چیست؟ آیا هر کسی میتواند ادعای آلترناتیو بودن داشته باشد؟





آلترناتیو چیست؟

  


تعریف آلترناتیو: آلترناتیو یک اصطلاح سیاسی است و در لغت به معنی «جایگزین» است. در فرهنگ‌لغات سیاسی در میان احزاب و سازمانهای اپوزیسیون به حزب یا سازمان جایگزین حکومت گفته میشود.
آلترناتیو در کشورهای دمکراتیک «دولت در سایه» نامیده میشود؛ حزبی که در میان احزاب اپوزیسیون یک کشور، بالاترین آراء مردم را پشت خود داشته و به این ترتیب مشروعیتش را از صندوقهای رأی مردم بدست می‌اورد.
اما در کشورهای دیکتاتوری برخلاف کشورهای دمکراتیک؛ به این دلیل که امکان مراجعه به آراء آزاد مردم وجود ندارد منشاء و شاخص مشروعیت جایگزین سیاسی، مقاومت و ایستادگی در برابر حکومت دیکتاتوری است.
بنابراین میتوان آلترناتیو را چنین تعریف کرد:
«جبهه سیاسی فراگیر متشکل از احزاب و گروههای سیاسی که حول یک استراتژی و برنامة مشخصی برای سرنگونی دیکتاتوری فعالیت کرده و مشروعیت خود را از مقاومت کسب میکنند»

ضرورت آلترناتیو چیست؟ و چرا باید برای سرنگونی دیکتاتور آلترناتیو داشته باشیم؟
ضرورت جایگزین سیاسی در این است که به ازای نفی دیکتاتور، ما به ازاء آن باید اثبات شود. در غیر این صورت همانگونه که در انقلاب ضد‌سلطنتی تجربه شد، مردم میدانستند که چه نمی‌خواهند اما بوضوح روشن نبود که چه می‌خواهند.
زیرا در ۵۷ سال دیکتاتوری پهلوی و از دور خارج شدن نیروهای اصلاح طلب ملی یا رفرمیست بدنبال «انقلاب سفید» و یکپایه شدن رژیم شاه از پایگاه طبقاتی بورژوا- ملاک به سرمایه‌داری وابسته، در اثر سرکوب نیروهای انقلابی و بخصوص در اثر متلاشی شدن سازمان مجاهدین خلق ایران در اثر کودتای اپورتونیستی (در سال ۱۳۵۴)، سرانجام خمینی خلاء یک نیروی ملی و مردمی را پر کرد، رهبری انقلاب را ربود و سپس حق حاکمیت مردم را به ولایت فقیه و حاکمیت آخوندهای فوق ارتجاعی، تبدیل کرد.
علاوه بر نفی و اثبات ذکر شده، ضرورت دیگر در این ‌است که مردم، نیروها، رزمندگان و فعالان مقاومت بدانند که برای چه چیز و برای کدام برنامه و چه هدفهایی مبارزه می‌کنند.

ویژگیهای آلترناتیو چیست؟
مبارزه برای سرنگونی و جایگزین کردن رژیم دیکتاتوری با یک رژیم مردمی تابع اصول مشخصی است که اگر این اصول رعایت نگردد امر سرنگونی محقق نمی‌شود. در کلی‌ترین صورت این اصول شامل:
۱.                      داشتن استراتژی
۲.                      برقراری وحدت همبستگی نیروها و ارائه آلترناتیو دمکراتیک.
۳.                      ارائه برنامه و اهداف مشخص برای پس از سرنگونی دیکتاتوری

نیروی آلترناتیو برای چه مدت زمانی در قدرت خواهد ماند؟
ضرورت جایگزین و آلترناتیو سیاسی در ایران در حاکمیت رژیم ولایت‌فقیه تنها برای مرحله بعد از سرنگونی آن نیست. بلکه، قبل از آن و ضروری‌تر از آن، برای سرنگونی استبداد مذهبی لازم است تا بتواند قیام و سرنگونی را به سرانجام برساند.
در خصوص برنامه دولت موقت از نخستین روزهای تشکیل شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰تیرماه ۱۳۶۰در  مواد ۱ تا ۳ چنین آمده است:
ماده اول: « مجلس موسسان و قانونگذاری ملی حداکثر تا ۶ ماه پس از سرنگونی رژیم خمینی...از طریق انتخابات آزاد، با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی تشکیل خواهد شد.»
ماده دوم: « [شورای ملی مقاومت]مشروعیت خود را تماماً از مقاومت علیه رژیم ارتجاعی خمینی و خونبهای رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز این میهن کسب می‌کند.»
مادة سوم: «پس از خلع‌ید و سلب حاکمیت از رژیم ضدخلقی خمینی که حیاتی‌ترین حق مشروع مردم ایران یعنی “حق حاکمیت مردم” را غصب نموده...مجلس موسسان منتخب مردم را از طریق انتخابات آزاد (با هرگونه نظارت و تضمین لازم ) برای تعیین نظام قانونی جدید و تدوین قانون اساسی آن دعوت به‌کار می‌کند.»

آیا هر کسی میتواند ادعای آلترناتیو بودن داشته باشد؟
تحقق سرنگونی از انطباق و فراهم شدن دو عامل بدست می‌آید
عامل اول شرایط عینی یا نارضایتی اجتماعی است؛ یعنی توده مردم رژیم حاکم را نمی‌خواهند. این عامل نقش مبنایی دارد
عامل دوم شرایط ذهنی به عبارت دیگر تشکیلات رهبری کننده است که به آن آلترناتیو گفته می‌شود این عامل شرط ضروری برای تحقق سرنگونی است. همچنین در این دسته بندی عامل تعیین کننده دیگری هم قرار می‌گیرد که شرایط مناسب بین‌اللملی است.
واقعیت این است که آلترناتیو نه یک موجودیت غیر مادی بلکه یک واقعیت محض و از بطن مبارزه اجتماعی ظهور می‌کند. این موجودیت خود را در خط و استراتژی اصولی نشان می‌دهد، خطی که حقانیتش قدم به قدم در کوران مبارزه اثبات می‌شود، یک استراتژی درست... بنابراین نیرویی که آن خط را نمایندگی میکند مشروعیت خود را از این مبارزه بدست می‌آورد.
از روز ۳۰خرداد ۱۳۶۰ که خمینی فرمان به گلوله بستن تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری مردم در تهران را از رادیو صادر کرد؛ مشروعیت سیاسی خود را از دست داد و نشان داد که با زبان مسالمت نه می‌تواند و نه می‌خواهد که مطالبات برحق مردم یعنی آزادی را اجابت کند.
 شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰بعنوان تنها آلترناتیو موجود در قلب تهران تشکیل شد و تا امروز بر روی این خط و استراتژی اصولی تأکید کرد که رژیم ولایت‌فقیه راه هرگونه مبارزه مسالمت آمیز را بسته و دیگر مشروعیت سیاسی ندارد و باید در تمامیت خود سرنگون شود. واقعیتی که امروز پس از ۳۷ سال مبارزه خونبار و به یمن پرداخت سنگین‌ترین بها برای همگان اثبات گردید.
مسعود رجوی در این باره میگوید:
دقیقاً بر همین اساس، پیوسته گفته ایم و باز هم من تکرار می‌کنم، اگر کسی بیشتر از ما مقاومت کند و در مقابل این رژیم بایستد، هر که می‌خواهد باشد، وظیفه خود می‌دانیم که در مقابل او زانو بزنیم، ایدئولوژی ما سر جای خودش اما از نظر سیاسی هژمونی او را می پذیریم و باید هم بپذیریم و الا  معلوم می‌شود که در سرنگونی این رژیم صداقت نداریم و بیشتر به فکر منافع گروهی خودمان هستیم و به این می‌گویند اپورتونیسم.

 همان خطی که حزب توده قبل از ۳۰تیر ۱۳۳۱ با تخطئة مصدق و از دور خارج کردن او رفت. همان خطی که در سال ۱۳۵۴تا ۱۳۵۷ اپورتونیستهای چپ نما در تخریب و متلاشی کردن مجاهدین رفتند


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از مشروطه تا امروز؛ یکصدسال مبارزه برای آزادی

۱۲۲ سال پیش در ۱۴مرداد ۱۲۸۵فرمان مشروطه توسط مظفرالدین‌شاه قاجار   پس از شورش‌ها و اعتراضاتی که در شهرهای ایران بر ضد ستمگری‌های ...