ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ
ﺍﺳﺖ
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻋﻠﻢ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻡ ﻭ ﻃﺒﻖ
ﻧﻈﺮ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ، ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺸﻒ
ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ "ﺍﺻﻞ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭ ﭘﺎﻭﻟﯽ" ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﺍﺧﺬ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ
ﺷﺪ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﯿﺸﺘﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥﻫﺎ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ:
۱- ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ
۲- ﭼﺮﺧﺶ
۳- ﻣﺪﺍﺭ
ﻓﯿﺰﯾﮑﺪﺍﻥﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺎﺳﺒة "ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ" ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ، ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺩﻏﺎﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ "ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ. ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﻧﺎﻡ آﻥ ﺭﺍ "ﺍﺭﯾﮏ" ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۳ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ، ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ، ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﺘﺎﺭﻩیی ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎنهای ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﯼ ﺳﺒﯿﻞ ﯾﮏ ﻣﻮﺵ ﻗﻄﺒﯽ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۳ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﯾﻢ ﭼﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ؟ ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ، ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻋﺪﺩ ﺍﺭﯾﮏ ﺑﻪ ۲۶ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪیی ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ آﻥ ﻟﺤﻈﻪ، ﭼﻪ ﺩﺭ آﻧﺴﻮﯼ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ ﺭﺍﻩﺷﯿﺮﯼ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺣﻠﯿﻢ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۶ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﯾﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﻮﺳﯿﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺗﺎﻥ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﺪ، ﻭﻗﺘﯽ از حقی دفاع میکنید، ﻭﻗﺘﯽ فقیری را نوازش میکنید، وقتی انسانهایی در راه آزادی خود را فدا میکنند. ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩیی ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ صادر ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ. ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﻧﺪﯾﺸة نویی ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺳﺎﮐﻦ ﮐﺮﻩ ﺧﺎﮐﯽ ﺟﺮﻗﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭنها ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮة ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ . ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ، ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰة ﻧﻮﺑﻞ ﺷﺪ. ﻣﺎ ﺩﻧﺪﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﻣﺠﺰﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻏﻮﻝ ﭘﯿﮑﺮ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺘﻮﯼ ﺯﻧﺪة ﻋﻈﯿﻢ ﺍﻟﺠﺜﻪیی ﭘﯿﭽﯿﺪﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻧﺎﻡ آنﺭﺍ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻧﻬﺎﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ، ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﯽ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﮐﻪ:
- ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ.
- ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ، ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩِ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ
۱- ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ
۲- ﭼﺮﺧﺶ
۳- ﻣﺪﺍﺭ
ﻓﯿﺰﯾﮑﺪﺍﻥﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺎﺳﺒة "ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ" ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ، ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺩﻏﺎﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ "ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ. ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﻧﺎﻡ آﻥ ﺭﺍ "ﺍﺭﯾﮏ" ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۳ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ، ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ، ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﺘﺎﺭﻩیی ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎنهای ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﯼ ﺳﺒﯿﻞ ﯾﮏ ﻣﻮﺵ ﻗﻄﺒﯽ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۳ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﯾﻢ ﭼﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ؟ ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ، ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻋﺪﺩ ﺍﺭﯾﮏ ﺑﻪ ۲۶ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪیی ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ آﻥ ﻟﺤﻈﻪ، ﭼﻪ ﺩﺭ آﻧﺴﻮﯼ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ ﺭﺍﻩﺷﯿﺮﯼ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺣﻠﯿﻢ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ۲۶ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﯾﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﻮﺳﯿﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺗﺎﻥ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﺪ، ﻭﻗﺘﯽ از حقی دفاع میکنید، ﻭﻗﺘﯽ فقیری را نوازش میکنید، وقتی انسانهایی در راه آزادی خود را فدا میکنند. ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩیی ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ صادر ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ. ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﻧﺪﯾﺸة نویی ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺳﺎﮐﻦ ﮐﺮﻩ ﺧﺎﮐﯽ ﺟﺮﻗﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭنها ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮة ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ . ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ، ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰة ﻧﻮﺑﻞ ﺷﺪ. ﻣﺎ ﺩﻧﺪﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﻣﺠﺰﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻏﻮﻝ ﭘﯿﮑﺮ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺘﻮﯼ ﺯﻧﺪة ﻋﻈﯿﻢ ﺍﻟﺠﺜﻪیی ﭘﯿﭽﯿﺪﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻧﺎﻡ آنﺭﺍ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻧﻬﺎﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ، ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﯽ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﮐﻪ:
- ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ.
- ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ، ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩِ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ
و اما نتیجه گیری :
وقتی یک سیب با یک اصطکاک کوچک، تغییر پیدا
می کند و یا وقتی که دست خودم را خارش میدهم، وقتی که من به انسان نیازمندی کمک میکنم، یا از حقوق پایمال شدهیی دفاع میکنم و یا بحاطر یک آرمان مقدس جانم را فدا میکنم....
در واقع دارم دستور زنجیرهیی از تغییرات را
به جهان هستی میدهم.
هر اندیشهیی که از ذهن ما میگذرد، الکترونهایی را در گستره جهان هستی به ارتعاش در میآورد و دستخوش تغییر میکند. اندیشه فقط بر ماده تاثیر نمیگذارد، بلکه اندیشه خود ماده است. غم و غصه مرا غمگین میکند و این
بزرگترین اشتباهی است که در من اتفاق میافتد. غم و اندوه باید مرا هوشیارتر کند؛
چون وقتی زخمی میشویم، آگاهتر میشویم. اندوه نباید بیچارگی را بیشتر کند. بنابراین رنج را تحمل نکنید، بلکه آن را
دریابید...چون رنج کشیدن فرصتی است برای هوشیارتر شدن.
حرف آخر:
اگر به جای محبتی که با کسی کردهاید، از او بیمهری دیدید، از محبت کردن ناامید نشوید؛ چون برگشت آن را از فرد دیگری، در یک رابطه
دیگر و در یک موضوع دیگر،خواهید ديد.
به خاطر همین میگویند علم بر آموزههای
فلاسفه مهر تأیید میزند .چون فلاسفه همیشه معتقدند همه چیز در جهان هستی به هم
مرتبط است. تمام انرژیهایی که از شما ساطع میشود به شما
باز میگردد. مثبت باشید تا مثبت باز پس گیرید. این مطلب را جدی بگیریم و از کنارش به راحتی
نگذریم.
در گسترة کیهان هیچ اتفاقی بی دلیل و بی
حکمت نیست. قوانین را بشناسیم و بر اساس قانون عمل کنیم.
(برگرفته از کتاب جهان هولوگرافیک )
ولفگانگ ارنست پاولی : Wolfgang Ernst Pauli زاده ۲۵ آوریل۱۹۰۰ وین، اتریش - درگذشته
۱۵ دسامبر ۱۹۵۸زوریخ-سوئیس،
فرزند ولفگانگ پاولی استاد شیمی (او و پدرش هم نام بودند) و پسر تعمیدی ارنست ماخ فیزیکدان بزرگ
بود.
خود او
فیزیکدان بلندپایه اتریشی/سوئیسی بود.
مهمترین کار وی کشف اصل طرد است. پاولی سال ۱۹۴۵ جایزه
نوبل فیزیک را به دست آورد.
ابتدا در
گوتینگن دستیار ماکس بورن بود
و سپس به جمع فیزیکدانان کپنهاگ پیوست و دستیار نیلز بور شد.
در زمان جنگ جهانی دوم به پرینستن رفت و در ۱۹۴۵ جایزه نوبل فیزیک را گرفت. اصل طرد و
پیشبینی وجود نوترینو که
در سال ۱۹۳۰ با مطالعه بر رویواپاشی ذره
بتا انجام شد، از کشفیات مهم اوست. پاولی مطالعاتی نیز در مورد اسپین الکترونها انجام
داده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر